پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یک نویسندهی مغرض وهابی با هدف تفرقه افکنی بین مسلمین مدعی میشود؛ امام زمان شیعیان، نژاد عرب را قتل عام کرده، ریشهی آنان را منقرض میکند و از همین رو، احادیث آنها به اعراب وعده میدهد که وقتی امام غایبشان بازگشت، جنگ بزرگی علیه اعراب به راه خواهد انداخت و کسی از آنها را باقی نخواهد گذاشت.[۱]
در جواب او میگوییم؛ روایاتی که در این بحث به آنها استناد کرده جز یک روایت، همگی از نظر سندی ضعیف و غیر قابل اعتمادند و در روایت مذکور نیز نامی از امام مهدی(علیه السلام) برده نشدهاست. جالب این جاست که اگر این نویسنده پیش از داستان سرایی درباره دشمنی فارسیان با اعراب، اندکی به منابع اهل سنت مراجعه میکرد، عجولانه این احادیث را، ساخته و پرداخته شیعیان فارسی زبان نمیخواند، زیرا این مضمون در منابع معتبر اهل سنت وجود دارد. به عنوان نمونه؛ احمد حنبل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین روایت میکند: «میان رکن و مقام برای مردی بیعت گرفته میشود و کسی جز اهل خانه کعبه حرمت آن را نمیشکند. پس چون حرمت آن را شکستند از هلاکت عرب نپرس.»[۲]
البته در این حدیث؛ از امام مهدی(علیه السلام)، چگونگی هلاکت عرب، یا شخص یا افرادی که عرب به دست آنان هلاک میشود، سخنی به میان نیامدهاست. اما میان این احادیث و روایات شیعه در مورد اصل نابودی اعراب در آخر زمان اشتراک نظر وجود دارد. اگر وجود این روایات شیعه از دشمنی شیعیان عجم با نژاد عرب ناشی میشود، پس چرا این مضمون را دانشمندان اهل سنت هم روایت کردهاند؟ آیا آنان نیز با جنس عرب دشمنی دارند؟! یا این که مشکل در افکار امثال القفاری و دیدگاههای لجوجانه و متعصب اوست؟ منصفان خود قضاوت کنند!
خدا را شکر که در مورد اهل فارس احادیث فراوانی از بخاری، مسلم، ترمذی و احمد حنبل روایت شدهاست: «اگر ایمان در ستاره ثریا باشد مردانی از سرزمین این(سلمان فارسی) آن را به دست خواهند آورد»[۳] «اگر علم در ستاره ثریا باشد مردانی از فارس آن را به دست خواهند آورد.»[۴]
باید افزود که برخورد القفاری با احادیث شیعه برخوردی گزینشی است؛ زیرا اگر روایتی از همراهی نکردن اعراب با امام مهدی(علیه السلام) سخن گفته، کنار آن، در روایات متعدد دیگری به صراحت این مطلب نفی شدهاست. کتاب دلائل الامامة به سند متصل از انس بن مالک روایت میکند: «ای علی اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماندهباشد. خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا اینکه مردی از خاندان تو به حکمت میرسد که به او مهدی گفته میشود. او به سوی خداوند بلند مرتبه هدایت میکند و عرب به وسیله او هدایت مییابد؛ همچنان که تو مشرکان و کافران را از گمراهی هدایت کردی».[۵]
فضل بن شاذان نیز به سند خود از امام باقر(علیه السلام) روایت میکند: «سیصد و اندی نفر به تعداد اهل بدر میان رکن و مقام با قائم بیعت میکنند و در میان آنان نجیبان اهل مصر و ابدال اهل شام و اغیار اهل عراق وجود دارند و او به اندازهای که خداوند بخواهد خواهند ماند.»[۶] اینها روایاتی است که دانشمندان شیعه در کتابهای خود ثبت کردهاند؛ روایاتی که از حضوراعراب در جمع یاران مهدی (علیه السلام) و بلکه در جمع ۳۱۳ یار ویژهی آن حضرت، که امیران و وزیرانند گزارش میدهد. اما دربارهی روایات مورد اشارهی القفاری باید گفت؛ اگر روایتی از درگیری، شدت و صلابت امام مهدی(علیه السلام) عليه عرب سخن میگوید، منظور تمام اعراب نیست؛ بلکه اعرابی است که پس از آشکار شدن حقیقت معاندانه ومغرضانه آن را انکار کنند ودر برابر خواستههای الهی آن حضرت، سر تسلیم فرود نیاورند. البته روشن است که با وجود این معیار، میان اعراب و غیر اعراب نخواهد داشت و هر کس بخواهد طغیانگری کند، چه عرب باشد چه عجم، با عکس العمل شدید آن حضرت مواجه خواهد شد، و هر کس چه عرب و چه عجم، به ندای خداییاش پاسخ مثبت دهد، حضرت صمیمانه از او استقبال خواهند کرد. بنابراین، نژاد و زبان تعیین کنندهی نوع رفتار امام مهدی(علیه السلام) نیست، بلکه عکس العمل انسانها در برابر دعوتها و روشنگریهای آن حضرت نقشآفرین و تاثیرگذار است. پس روشن است که امثال القفاری که مغرضانه و کینهورزانه و معاندانه با مهدی آخرالزمان(علیه السلام) برخورد میکنند، باید نگران عاقبت شوم خود باشند نه انسانهای صالح از هر قوم و نژادی.
پینوشت:
[۱]. اصول مذهب شیعه، القفاری، انتشارات دارالرضاء، ص۱۰۶۴
[۲]. مسند احمد، اخمد بن حنبل، بیروت، دارصادر، ج۲، ص۳۱۲
[۳]. صحیح بخاری، بخاری، بیروت دارالفکر،چاپ اول،۱۳۶۵ش، ج۶،ص۶۳/ صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، بیروت، دارالفکر،چاپ اول۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۹۱
[۴]. مسند احمد، ج۲، ص۴۲۰
[۵]. دلائل الامامة، طبری، قم، موسسه البعثه،چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۴۶۹
[۶]. الغیبة للحجة،محمد بن ابراهیم نعمانی، قم، انوار الهدی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ص۴۷۶